به گزارش روابط عمومی انجمن مطالعات جهان اسلام، نشست تخصصی «ادیان بومی آفریقا» روز یکشنبه ۱۱ تیر۱۴۰۲ از ساعت ۱۰تا ۱۲ در سالن اجتماعات مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور برگزار شد. دکتر محمدحسن ایمپکچی، کارشناس مطالعات فرهنگی و دینی آفریقا پیرامون موضوع برای حاضران در جلسه و پخش در فضای مجازی سخنرانی کرد. این نشست به دبیری دکتر مهدی اسدی، عضو هیات مدیره انجمن مطالعات جهان اسلام و عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.
خلاصه سخنرانی دکتر محمدحسن ایمپکچی چرا امروز می خواهیم در مورد ادیان بومی آفریقایی صحبت کنیم و آیا مطالعه و بررسی زوایای مختلف آن میتواند در کنار ادیان وحیانی مهم قلمداد شود؟ آیا بین دو مفهوم ادیان بومی و سنتی تفاوتی هست؟ ویژگی ها، نقش و کارکرد آنها چیست؟ پاسخ به اینگونه سؤالات و پرسشهایی از این قبیل است که قصد داریم در فرصتهای مناسب بهدنبال پاسخ باشیم. اما، بدون شناخت کلیاتی از ادیان بومی در آفریقای زیر صحرا نمیتوانیم از عهده جزئیات آن برآییم. بررسی ادیان بومی آفریقا نشان میدهد که در دوران استعمار، تبلیغات میسیونری نه تنها از شناخت درست آن بر نیامد، بلکه از هیچ ترفندی برای استحاله فرهنگی و دینی بومیان عقب نشینی نکرد و این مسئله آسیبهای ساختاری بر پیکره این ادیان وارد کرده است. تصور بسیاری از اندیشمندان غربی این بود که این ادیان کور و مبتنی بر جهانی بستهاند، غافل از این واقعیت که هستی آفریقایی خود ژرفای عمیقی دارد که همراه با کیفیتهایی رازناک و بی قرار است. آگاهی ما از هزاران قوم آفریقایی، ضرورت مطالعات دانشگاهی را که بدون آن نمیتوانیم از کارکرد دین در زندگی آنها مطلع شویم نشان میدهد. براستی، چه فلسفهای در پشت ادیان بومی آفریقا وجود دارد؟ برخی از محققین آفریقایی زندگی آفریقایی را اساساً دینی دانسته و تمایزی بین امر مقدس و نامقدس قائل نشدهاند. دین آفریقایی زندگی را در محدوده وسیعی تا حیات پس از مرگ همراهی میکند. در آفریقا جمعگرایی بر فردگرایی غلبه دارد و بهعبارتی زندگی جمعی و گروهی است تا فردی. پیروان ادیان بومی آفریقایی نه تنها از بزرگان نسل خود پیروی می کنند بلکه در موارد قابل توجهی آموزه هایی از ادیان الهی را در کنار باورهای بومی خود در فکر و عمل (وابسته بهم و متعلق به یک کل) بکار میگیرند. ادیان بومی در عین اشتراکات، تفاوتهایی را نیز در رفتارها و آداب و سنن خود دارند. واقعیت دین بومی نامکتوب بودن و وابستگی به ادبیات شفاهی است. عنصر مهم در ادیان آفریقایی مادی نگری زندگی پس از مرگ است هرچند که در زندگی دنیوی معنویتگرا هستند. دین بهعنوان«باور به موجودات روحانی» از قرن نوزدهم توسط اندیشمندان عربی مورد بررسی قرار گرفته و مفهوم روح دارای گستره معنایی خود گردید. اعتقاد به چند خداپرستی و پرستش خدای متعال و نیز عبادت یا احترام به ارواح نیاکان و خدایان کوچکتر، جادوو... همگی قابل تفسیردرست در اینگونه ادیان میباشد. فلسفه و ادیان آفریقایی دو واقعیتی هستند که همه زندگی مردم آفریقا را تحت تأثیر قرار میدهند. بخشی از متفکرین آفریقاشناس غربی از یکسو، فلاسفه و الهیدانان آفریقایی از سویی دیگر ادیان بومی را مورد بررسی و تفسیر قرار دادهاند. در کنار این دو رویکرد غربی و آفریقایی، تفکر جدیدتری به میدان اندیشه آمد که نه تنها چارچوب فکری غرب را قبول نداشت بلکه نوع نگاه برخی محققین آفریقایی را نیز ناشی از غربزدگی و مسیحیت زدگی دانست و تلاش نمود تا نوع نگاه خاص بومیگرایی آفریقایی را در جهانبینی وارد کند که در این دیدگاه، بسیاری از مردم بومی آفریقایی نه تنها خدای متعال را نمیپرستند بلکه به باورهای متکی بر طبیعت، رواح، جادو و مانند آن بسنده کردهاند. جان اس. امبیتی، فیلسوف معاصر آفریقایی که صاحب یکی از مکاتب اعتقادی است دین در این منطقه را پدیدهای وجودی مینگرد و زمان را مفهومی کلیدی میداند. ایدوو، فیلسوف آفریقایی ساختار دین بومی آفریقا را شامل: اعتقاد به خدا، اعتقاد به الوهیت (خدایان)، باور به ارواح، باور به نیاکان و باور به سحر و جادو میداند. در چنین بینشی، خداوند بهعنوان واقعیت نهایی تلقی میشود. اعتقاد به خدای متعال از یکسو و باور به موجودات روحانی انسانی به عنوان واسطههای( در دسترس) وصول به خدای متعال در فرهنگ دینی بومی آفریقایی دیده میشود(عمل گرایی). پیوند با نیروهای مادی گوناگون نوعی پراگماتیسم متافیزیکی نامیده شده است. برای انسان آفریقایی، اخلاق میوه دین بهشمار میرود. فرهنگ اخلاقی برای سعادت انسان و رفاه همگان حداقل بینش آفریقایی است. اوکوت اوکوت پیتک، فیلسوف معاصر آفریقایی نیز بهعنوان نظریهپرداز صاحب مکتبی است که اعتقاد دارد بسیاری از مردم بومی آفریقا به خدای متعال باور نداشته بلکه بنا به فرهنگ سنتی خود به خدایان کوچکتر مانند ارواح مردگان اعتقاد داشته و آنها را عبادت میکنند. وی، با ارائه نظریه خود، اندیشه امبیتی و طرفداران او را ناشی از تأثیرپذیری از مسیحیت غرب میداند.