اولین سخنرانی دبیرکل حزبالله لبنان نسبت به طوفانالاقصی از منظر دکتر جبار شجاعی
| تاریخ ارسال: 1402/8/13 |
به گزارش روابط عمومی انجمن علمی مطالعات جهان اسلام، دکتر جبار شجاعی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و عضو هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات جهان اسلام در گفتگویی، به تحلیل اولین سخنرانی مهم و راهبردی دبیرکل حزبالله لبنان نسبت به طوفانالاقصی پرداختند. در ادامه، مشروح گفتگو با ایشان تقدیم می شود:
۱. ضمن تشکر بابت شرکت در این مصاحبه، لطفا درخصوص کلیات سخنرانی آقای سیدحسن نصرالله نظرتان را بفرمایید.
ضمن تشکر از اهتمام حضرتعالی و همکاران در پیگیری و ارائه تحلیل های علمی و دقیق به جامعه ایرانی؛ به نظر بنده لازم است چند نکته مقدماتی را توجه داشته باشیم:
۱- به نظر میرسد که فضای رسانهای قبل از روز جمعه، یک تجربۀ رسانه ای موفق برای جریان مقاومت بهشمار میرود همین که توانستند نه تنها نخبگان که عموم مردم را نسبت به یک رویدادی درون گفتمان خود، سوق داده و حساس کنند، اقدام مهم و درس آموزی است که این جریان می تواند در اقدامات رسانهای بعدی خود از این تجربه، الهام بگیرد هرچند ذهنیت عمومی هم زمینه مهم و مؤثری برای این امر شد ولی بههر حال، میتوان از این اقدام بهعنوان یک دستاورد یاد کرد. البته می شد در لابلای تبلیغات برای ایجاد درگیری ذهنی جهت پیگیری این سخنرانی، کمی هوشمندانهتر هم پیش رفت که هم اکنون با چالش "هیچ انگاری" فرمایشات ایشان در نگاه بخشی از نخبگان و معتقدان به این جریان مواجه نشد.
۲. فضای فعلی جهان بهویژه جامعۀ اسلامی و بهطور خاص دلسوزان فلسطین، بهدلیل فجایع انسانی که توسط صهیونیستها رقم خورده است، احساساتی شده است از اینرو، همگان در به در دنبال یک "قهرمان تمام کننده" می گردند. اینکه می بینید گاهی برخی از مردم از این سخن می گویند که اگر شهید سلیمانی بود، چنین و چنان می کرد، ناشی از همین نگاه و مطلوبیت هست. طبیعی است که در چنین فضایی بهویژه اینکه مردم دیگر تحمل مشاهدۀ کشتار بی رحمانه را ندارند، نگاه راهبردی، چند بُعدی، مصلحتاندیشانه و دوراندیشانه خیلی طرفدار ندارد. از سوی دیگر رهبران نظامی و سیاسی مجبورند که به گونه ای موضع گیرند که هم پاسخ افکار عمومی را داده باشند و هم فرصت تهدیدهای کوتاه مدت و بلندمدت را در نظر گرفته باشند لذا بنده معتقدم برای فردی مثل دبیرکل حزب الله لبنان، تنظیم بیانات بسیار دشوار بود.
۳. لازم است برای تحلیل سخنرانی ایشان، چند مؤلفه را در نظر بگیریم: الف.فضای سیاسی حاکم بر منطقه و خارج از آن ب. وضعیت میدان مبارزه ج. ترکیب و تنظیم مواضع بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای درخصوص این جنگ و آیندۀ آن د. فضای سیاسی-امنیتی و فرهنگی-اجتماعی حاکم بر جامعۀ لبنان هــ. ترکیب جملات و بار معنایی واژگان به کار گرفته شده توسط ایشان (عنایت بفرمایید که پیگیری اظهارات جناب نصرالله نشان از این دارد که ایشان برای تهدید و موضع گیری های معطوف به اقدام جدی، تِم خاصی دارند که فهم آن، نیاز به رصد سخنرانیهای ایشان دارد.) و. وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای محور مقاومت و پیامدهای مواضع سخت و آنی حزبالله بر وضعیت هر کدام از این بازیگران.
ز. فضای ضدیت با رژیم صهیونیستی که در بین بخش معتنابهی از مردم کشورهای غربی و عموم مسلمانان شکل گرفته است. توجه داشته باشید که طی سال های اخیر بهدلیل اقدامات رسانه ای و مدیریت افکار عمومی کشورهای اسلامی به ویژه حوزه عربی توسط دولتها و سمنهای داخلی، فلسطین و آرمان قدس دیگر اولویت یک و اصلی مردم نبود و کم کم ضمن به حاشیه رفتن این آرمان، فضا به گونهای داشت پیش میرفت که عرصه برای گام نهایی کشورهای حاشیه خلیج فارس در علنی سازی "عادی سازی" فراهم میشد ولی طوفان الاقصی و اتفاقات پس از آن بهویژه وحشی گری صهیونیستها در کشتار بیرحمانۀ مردم، اذهان را بار دیگر به سمت و سویی سوق داد که میتوان ادعا داشت بخشی از برنامه کلان جریان غربی_عبری_عربی را برای مدتها به عقب رانده و یا در مواردی حذف کرد و این، دستاورد مهمی است که اگر مدیریت رسانهای خوبی همراه آن باشد، میتوان امیدوار بود که مانا هم باشد. در چنین شرایط و فضایی نباید با موضع گیری های شتابزده و احساساتی، سرعت روند صهیونیسمستیزی را با ایجاد خوراک رسانه ای برای طرف مقابل، کم کرد.
۲-برخی معتقدند که آنچه را از این سخنرانی توقع داشتند، برآورده نشده و دبیرکل حزبالله لبنان به بیان کلیات و مواضع تکراری بسنده کردند. نظر شما چیست؟ همانطور که در پاسخ به پرسش قبلی تان عرض کردم، این موضع گیری به همان توقعات پیش گفته و فضای حاکم بر عموم مردم باز میگردد. البته بهنظرم همین هم یک پیامی است برای نخبگان و پژوهشگران و حتی دلسوزان این جریان و گفتمان که باید بنشینند و بیاندیشند و برای آینده تصمیم بگیرند هر چند این فضای قهرمانطلبی، موقتی بودن و لحظه ای بودن از جمله ویژگی هایی است که برای تحلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی جهان اسلام می بایست در نظر داشت. این مشخصات و مواردی دیگر، هم فرصت است و هم تهدید. از بحث دور نشویم؛ به نظرم آقای نصرالله در این سخنرانی، خیلی پُخته سخن گفتند. البته طبیعی هم هست. ایشان سالهاست که تجربه رهبری سیاسی و نظامی یک تشکل را دارد و هر چه جلوتر می رود، این انباشت تجربه و نتایج آن، در اظهارات شان بیشتر و ملموستر دیده می شود.
البته یک نکته را هم در مورد شخصیت ایشان عرض کنم که بنده معتقدم اشراف ایشان به مباحث دینی، پیگیری مستمر مسائل سیاسی جهان و منطقه، تعاملات سیاسی سطح بالا طی سالیان سال و تجارب نظامی-امنیتی شان، موجب شده تا شخصیتی جامع از ایشان بسازد.
بههر حال در مورد این سخنرانی، ایشان به محورهای مهمی اشاره داشتند که هم افکار عمومی مردم لبنان و منطقه را در نظر داشتند و هم احساسات جهانی. هم تحولات میدانی و پیام های امنیتی مهمی را به طرف مقابل دادند و هم کلاس کار تشکل خودشان را بالا بردند و هم تلاش داشتند تا وحدت بین کشورهای عربی و اسلامی را حول محور قدس شکل دهند و هم طرف آمریکایی_صهیونیستی را در فضای مبهم پیش از سخنرانی، تثبیت کنند تا نتوانند تحرکات نظامی خود را سر و سامان دهند. خلاصه اینکه میتوان محورهای زیر را بهعنوان اهم سرفصل های مورد اشاره ایشان متذکر شد: الف-عمقبخشی به راهبرد ابهام که طی سال های اخیر، رویکرد حزبالله را ترسیم می کرده و توانستند از آن بهرههای زیادی ببرند. ب- سطح و جایگاه امنیتی و نظامی حزبالله لبنان را از آنچه تاکنون در مورد آن تصور میشده، بالاتر برده و خودش را در مقابل ایالات متحده آمریکا قرار داد. بهنظر بنده این موضع گیری، پتانسیل خبری، تحلیلی و رسانهای بسیاری دارد که نیاز هست باورمندان به مقاومت و علاقه مندان به تکثیر اقتدار اسلامی و حتی عربی، خط رسانهای آن را میبایست به پیش ببرند. از سوی دیگر این نکته را هم خدمتتان عرض کنم که همین موضع، هر چند محدود و حاشیه ای، حیثیت امنیتی آمریکا در منطقه را مخدوش کرده است. آمریکایی که در طول سالهای اخیر خودش را یکهتاز میدان جهان اسلام می دانست، دیروز نه توسط یک کشور بلکه توسط یک تشکل نظامی در یک کشوری با محدوده جغرافیایی و انسانی کم، تهدید شده و کوچک شمره شده است و این اتفاق را نباید دست کم گرفت. پ- تأکید بر لزوم همگرایی کشورهای اسلامی وعربی در ضدیت ساختارمند، مؤثر و فوری با رژیم صهیونیستی و حمایت حداکثری و مؤثر از غزه و از سوی دیگر، ارسال پیامی به مردم کشورهای منطقه که برخی کشورها،به حزبالله پیام دادند که جنگ را متوقف سازد. ایشان همزمان هم زمینه را فراهم کرد تا مردم منطقه بیشتر به کشورهای خود فشار آورند تا علیه رژیم صهیونیستی موضع جدی بگیرند و از سوی دیگر، مردم هم بیش از پیش برای حمایت از غزه و مقاومت، به میادین بیایند. اینجا خوب است این نکته را خدمتتان عرض کنم که تا قبل از طوفان الاقصی، متأسفانه حتی مردم و نخبگان کشورهای عربی هم سمتی میرفتند که از آینده مقاومت در فلسطین نا امید میشدند ولی با طوفان الاقصی روحیه مقاومت دوباره در مردم زنده شد. ایشان تلاش می کرد تا این روحیه را تحرک بیشتری بدهد و به تعبیری مردم را برای حمایت بیشتر بسیج کند. ت- ایشان با ارائه تصویری از بازیگران آمادۀ مقاومت در جهان اسلام، هم مردم منطقه را امیدوار کرد و هم به طرف مقابل این پیام را دادند که گمان نکند فلسطین تنهاست و او باید صرفاً نگران ورود تمام عیارحزبالله به جنگ باشد بلکه منطقه آتش فشانی خاموش است که هر لحظه امکان فوران دارد. ث. ترسیم اقدامات راهبردی حزبالله در مرزهای لبنان مبنی بر تخریب ادوات نظامی، پایگاه های مخابراتی و اطلاعاتی و وارد کردن ضربههای کاری به رژیم صهیونیستی که رسانه ای صهیونیستی از بیان آن طفره میرفتند. ایشان اظهار داشتند که اولین پیامد این اقدامات، تعمیق احساس ناامنی برای شهروندان رژیم است. میدانید که افزایش احساس ناامنی بین مردم رژیم، یک خطر وجودی به شمار می رود. ج. یک بخش دیگری از بیانات ایشان، ارائۀ آمار و ارقامی از ادوات و تسلیحات و نیروهای نظامی صهیونیستی و آمریکایی در اطراف لبنان و همینطور تحرکات و ضربات آنها علیه مواضع لبنانی است. میخواستند افکار عمومی لبنانی را برای یک جنگ تمام عیار آماده کنند یا حداقل برای آسیب های ناشی از تقابلات فعلی، همراه نمایند. چ. تأکید بر اینکه طرحریزی و اجرای این عملیات، کاملاً فلسطینی بوده است، تا حدودی فشاری را که روی دیگر بازیگران محور مقاومت به ویژه جمهوری اسلامی ایران بوده است، کم کرد. علت هم به اعتبار ایشان در افکار عمومی مردم عرب باز می گردد. ح. ارائه یک خط رسانهای به جبهه رسانهای مقاومت و تمام آزادگان جهان که مسئول اصلی کشتار کودکان و تخریب وحشیانۀ فعلی در غزه، آمریکاست و در همین راستا تأکید بر این نکته که رژیم صهیونیستی نیمه جان شده و این آمریکایی ها هستند که به او تنفس مصنوعی میدهند و اگر لحظهای از آن قطع حمایت کنند، مرگش حتمی است. نکتۀ دومی که خدمتتان عرض کردم، پیام مهمی و مؤثری برای مردم و سران کشورهای منطقه بود که بهنظرم در جای خود نشست. البته نیاز است اقدامات رسانه ای در این راستا، بیشتر و راهبردیتر و البته هوشمندانهتر شود. خ. یک نکته را هم ایشان متذکر شدند آن هم این بود که طی روزهای آتی، دامنۀ نزاع با صهیونیستها را توسعه میدهند. این موضع هم احساس امنیت شهرک نشینان را به خاطر انداخت و هم طرف مقابل را در فضایی مبهم و نامعلوم تثبیت نمود که بهنظرم این هم خودش یک عملیات روانی هوشمندانه از طرف ایشان بوده است. اگر دقت کرده باشید برخی از تحلیلگران و رسانهای ها اظهار میداشتند که سید حسن نصرالله همه را گیج کرده است و معلوم نشد که برنامهاش چیست!. نکتۀ پایانی که نیاز است اشاره کنم و بهنظرم یکی دیگر از محورهای ملموس در صحبتهای ایشان بود، "تحقیر رژیم صهیونیستی" است. نتیجه اینکه بهنظر می رسد ما در سخنرانی دیروز، با یک سیدحسن نصرالله باهوش، پیچیده و دوراندیش روبرو شدیم. این ویژگی ها در ایشان بود ولی تاکنون در لابلای حاکمیت حماسه در فرمایشات ایشان، گم می شد. ۳- با توجه به این نظرها، آیندۀ جنگ را چگونه میبینید؟ ببینید رژیم صهیونیستی برای اینکه آبروی ریخته شده و تبعات آن را تا حدودی کم کند، چاره ای ندارد جز اینکه یا زمین بگیرد یا تعداد کشتهها و تخریب را به گونهای افزایش دهد که بخشی از بازدارندگی سابق را احیا کند که تحقق این هم به نظرم دشوراتر شده است. اما سناریوهایی را می توانیم برای آینده جنگ در نظر بگیریم: الف.فرسایشی شدن جنگ با رویکرد فعلی در این حالت تلفات طرفین رو به تزاید خواهد گذاشت و از طرفی اعتراضات مردم و دولتها هم بیشتر می شود که سرانجام آن به نفع مقاومت خواهد بود. ب. درگیری زمینی با نیروهای مقاومت در غزه هم اکنون صهیونیستها در حال تست کردن این اقدام هستند. آنها نمیدانند که تونلها بهطور دقیق در کدام موقعیت جغرافیایی واقع شده و چه تعداد نیرو و تجهیزات در این تونلها هست. لذا فعلا دست به عصا پیش میروند اما اگر حملۀ زمینی را بهصورت تهاجم گسترده و البته ترکیبی زمینی-هوایی پیش ببرند و البته آمریکایها هم به کمکشان بیایند، با وضعیتی پیچیده روبهرو خواهیم شد که احتمال ورود نیروها و بازیگران خارج از فلسطین به جنگ بیشتر خواهد شد و شاهد یک جنگ فراگیر منطقهای خواهیم بود. ج. جنگ تمام عیار با حزبالله لبنان تحقق این سناریو به تحرک صهیونیستها در حمله به مواضع لبنانیها، افزایش کشتار و تخریب در غزه، جمعبندی امنیتی آمریکاییها مبنی بر لزوم حمله همه جانبه به حزبالله و البته پذیرش تبعات آن، دریافت پیام سلبی از دولت و پارلمان لبنان از سوی طرف غربی و همینطور طراحی یک بازی امنیتی برای سرگرم کردن دیگر بازیگران مقاومت مثل انصارالله، عراقیها و ارتش سوریه، بستگی دارد. اگر این اتفاقات روی دهد، احتمال اینکه جنگ تمام عیار با حزب الله شکل بگیرد وجود خواهد داشت بهویژه که اظهارات سیدحسن، زمینه را هم فراهم آورده است و ایالات متحده آمریکا باید خودی نشان دهد. د. پذیرش شکست و عقبنشینی در شرایط فعلی، احتمال تحقق این سناریو اندک است. بهخصوص که شاهدیم آمریکاییها هم هنوز موافق توقف جنگ نیستند چون هم آنها و هم صهیونیستها میدانند که تبعات پذیرش این شکست در داخل رژیم چه خواهد بود. این سناریو، برای جریان مقاومت بسیار مطلوب است. همانطور که از صحبتهای جناب نصرالله هم میشد برداشت کرد که جمعبندی جریان مقاومت این است که اگر جنگ در وضعیت کنونی هم متوقف شد، باز هم پیروز میدان مقاومت است و دستاورد، دستاوردی بزرگ است. در پایان تشکر می کنم از وقتی را که در اختیار ما گذاشتید.